آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات آرتین جون

از راه رفتن تا بلند بلند خندیدن

1391/7/30 12:33
نویسنده : مامانی
183 بازدید
اشتراک گذاری

فرزندم

چند روزی است که توانستی خودت و بدون کمک گرفتن از من بایستی و راه بروی.

چقدر زمان زود می گذرد.

با گذشت زمان تواناییت افزوده می شود ونیازت به من کمتر دیگر اون آرتین کوچولو نیستی که به راحتی اونو در آغوش می گرفتم و اینور و اونور می بردم.

الان دیگه می تونی خودت بلند شی و راه بری.

خودتم خیلی خیلی خوشحالی وقتی راه میری بلند بلند می خندی و من عاشق این خنده هاتم.

الان دیگه بازیهاتم عوض شده دیگه با وسایلت بازی نمی کنی بیشتر دوست داری راه بری و منم دنبالت بیام اونوقت شروع می کنی به بلند بلند خندیدن.

دیشب خیلی با پدرت بازی کردی اینقدر راه رفتی و دویدی که دیگه توانی برات نموند کاملا خسته شده بودی چقدر دیدن این لحظات جذاب و دیدنی بود.

آرتین قشنگم

خدارو شکر که سالمی و می تونی راه بری بدوی.

می خوام بدونی که خیلی خیلی دوست دارم خیلی برام ارزش داری ارزشمند ترین چیزی هستی که تو زندگیم از خداوند هدیه گرفتم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مادر خانومی بهداد
7 آبان 91 9:49
سلام آرتین جان بهداد ما تولد شما رو تبریک میگه. تولدت مبارک باشه خاله.به ما هم سر بزنید.
مامان یکتا
7 آبان 91 13:24
عزیزم تولدت مبارک
بابای محمد کیان
14 آبان 91 17:44
آرتین جون پسر گلم تولدت مبارک