آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات آرتین جون

مادرانه

سخنان زیبا و تاثیر گذار اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم به جای اینکه انگشت اشاره ام را به سمت او گیرم در کنارش انگشت هایم را در رنگ فرو می بردم و نقاشی می کردم اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم به جای غلط گیری به فکر ایجاد ارتباط بیشتر می بودم بیشتر از آنکه به ساعتم نگاه کنم به او نگاه میکردم سعی میکردم در باره اش کمتر بدانم اما بیشتر به او توجه می کردم به جای اصول راه رفتن اصول پرواز کردن و دویدن را با او تمرین می کردم از جدی بازی کردن دست بر می داشتم و بازی را جدی می گرفتم در مزارع بیشتری می دویدم و به ستارگان بیشتری...
6 خرداد 1392

دو روز زیبا در کنار طبیعت

 پنج شنبه و جمعه هفته قبل با دوستامون رفتیم کوه طبیعت زیبا و جذاب کوه هوای خنکش و البته مهمون نوازی دوستامون باعث شد خیلی بهمون خوش بگذره سری اول عکسا رو اینجا میذارم   آرتین مشغول لذت بردن از طبیعت آرتین در کنار آرامگاه سید آقا ولی اینجا دیگه خیلی خسته شدی زدی زیر گریه نمای زیبایی از شکوفه های گیلاس و آرتین در حال گریه سد لار من عاشق این لبخند ملیحتم قربون خنده هات بشم ...
2 ارديبهشت 1392

سیزده بدر و اولین استخر آرتین

سیزده بدر امسال رفتیم باغ خان عمو حسابی بازی کردی بعد ازظهر هم رفتی استخر باغ خیلی آب بازی با بچه ها رو دوست داشتی حسابی بهت خوش گذشت اینم عکساش     آرتین و نمای زیبایی از باغ خان عمو   شکار لحظه ها   ...
30 فروردين 1392

تولد بابایی

      فووووووووووووووت فووووووووووووت فوووووووووت فووووووت بیا شمع ها رو فوت کن تولدت مبارک امروز با شکوهترین روز هستیست روزیکه آفریدگار تو را به جهان هدیه داد و من می ترسم تو را تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد به زمین خوش آمدی فرشته زیبا و مهربون تولدت مبارک     ...
26 اسفند 1391