برای پسرم
کودکم تصویر تو را همواره در آیینه ها دیده ام چه دردنیا یا آیینه همواره در من زیسته ای امروز دانستم تورا به خاطر خودم می خواهم تا با در آغوش گرفتنت آرام شوم تا با عشق ورزیدن به تو از خودم راضی باشم میدانم درنگاه تو آرامش هست که در یک مزرعه خشخاش نیست پس آنگاه که گفتم چه شب ها که بخاطرت نخوابیدم چه رنج ها که بخاطرت ندیدم لذت در آغوش گرفتنت را با منت به یادم آور امشب دیگر میدانم من تو را از سر خودخواهی به این دنیا می آورم مراببخش شاید تو آغوش مرا اینقدر نخواهی که در آغوش ابرهای خوشحالی ...